مدیتیشن بی ذهنی
بی ذهنی یعنی هوش و ذکاوت؛ در این مدیتیشن از شما خواسته می شود سخنانی بی معنی، ناشمرده و تند بر زبان آورید تا بدین وسیله ذهن و فعالیت آن را پشت سر گذارید.
دوستان عزیز، مدیتیشنی که هم اکنون به شما معرفی می کنم شامل سه بخش است. بخش اول آن همانطور که گفتم بر زبان آوردن سخنانی بی معنی، نامفهوم، ناشمرده و تند است تا بدین وسیله ذهن را پشت سر گذارید و طعمی حقیقی از وجود خود را بچشید. هر آن چه بر زبانتان می رود بگویید و با آگاهی کامل برای مدتی دیوانگی و جنون را تجربه کنید. اصلاً توجهی نکنید که آن چه می گویید دارای معنی و منطقی است یا خیر، فقط تمام آشغال های ذهنی خود را بدین وسیله بیرون بریزید و اجازه دهید فضایی خالی و شفاف در ذهن تان پدیدار شود.
در بخش دوم این مدیتیشن طوفانی به پا شده که شما و همه چیز را همراه خود برده است. بودای حقیقی در وجود شما و در جای خود در سکون و آرامش قرار گرفته است. شما تنها در حال نظاره کردن بدن، ذهن و هر آنچه در حال اتفاق افتادن می باشد، هستید.
در بخش سوم هنگامی که من می گویم: «رها کنید!»
تمامی بدن خود را رها کرده و بدون هر گونه دخالت یا تلاشی به زمین بیفتید. اصلاً ذهن خود را کنترل نکنید. تنها همانند یک کیسه برنج روی زمین بیفتید و کاملاً خود را رها کنید.
دستورالعمل ها
این مدیتیشن را در ابتدا برای مدت هفت روز انجام دهید. این مدت به شما کمک خواهد کرد تا به طور کامل تأثیرات آن را تجربه کنید. می توانید برای هر بخش چهل یا در صورت تمایل بیست دقیقه وقت اختصاص دهید.
مرحله اول: سخنان بی معنی، نامفهوم و سریع یا دیوانگی آگاهانه
نشسته یا ایستاده، چشمان خود را ببندید و شروع کنید به بر زبان آوردن سخنان نامفهوم و بی معنی. هر صدایی که دوست دارید تکرار کنید ولی توجه کنید به هیچ زبان خاصی صحبت نکنید. اجازه دهید هر آن چه از درون تان بیرون می ریزد ابراز شود. همه چیز را بیرون بریزید و آگاهانه کاملاً دیوانه شوید.
در واقع با بر زبان آوردن کلمات بی معنی، الگوی ذهنی شما به هم می ریزد و می توانید ذهن خود را پشت سر گذارید. اجازه دارید هر کاری انجام دهید؛ آواز خواندن، فریاد زدن، صحبت کردن، پریدن، خوابیدن، نشستن، لگد زدن و یا هر کار دیگر. به هر صورت اجازه ندهید فضایی خالی در سکوت یا سکون اتفاق بیفتد. اگر نمی توانید سخنانی بی معنی بر زبان آورید تنها صدایی مثل لالالالا… را تکرا کنید ولی به هیچ وجه ساکت باقی نمانید.
نکته بسیار مهم این است که اگر این مدیتیشن را با افرادی دیگر انجام می دهید به هیچ وجه در کار آنها دخالت نکنید. تنها به آن چه برای شما رخ می دهد توجه کنید و کاری به آن چه دیگران انجام می دهند، نداشته باشید.
مرحلهدوم: نظاره کردن
پس از مرحله اول کاملاً آرام و ساکت بنشینید و انرژی خود را در درون جمع کنید.
اجازه دهید افکارتان از شما دور و دورتر شوند و سکوت و آرامش عمیقی که در مرکز وجودتان به وجود می آید را تجربه کنید. تفاوتی ندارد روی زمین یا روی صندلی نشسته باشید ولی مهم این است که پشت و گردن شما به هر صورت صاف باشد، بدنتان در آرامش کامل قرار داشته باشد، چشمانتان بسته و آهنگ تنفس تان طبیعی باشد.
کاملاً آگاه و هوشیار باشید و در لحظه حال قرار بگیرید. همانند نظاره گری باشید که بر فراز تپه های دور دست هر آن چه در حال گذر کردن است را نظاره می کند. افکار شما دائماً به آینده یا گذشته سفر می کنند. تنها از فاصلهدور آنها را نظاره کنید، به هیچ وجه درگیر آنها نشوید و سعی نکنید درباره آنها قضاوت کنید. تنها در لحظه اکنون و در حال مشاهده کردن باقی بمانید. این نوع مشاهده مدیتیشن حقیقی است، آن چه مورد مشاهده قرار می گیرد اصلاً اهمیتی ندارد. به خاطر داشته باشید در افکار، احساسات و قضاوت هایی که ممکن است پیش بیایند گم نشوید.
مرحله سوم: رها کردن
با بر زبان آوردن سخنان بی معنی و نامفهوم از شر ذهن فعال خود خلاص می شوید، هم چنین با قرار گرفتن در سکوت می توانید ذهن غیرفعال خود را نیز پشت سر گذارید و در مرحله رهاسازی خواهید توانست به ماورا این دو وارد شوید. پس از مرحله نظاره کردن، اجازه دهید بدنتان بدون هیچ گونه تلاش یاکنترلی بر روی زمین بیفتد. در حالی که به آرامی دراز کشیده اید عمل نظاره کردن را ادامه دهید،در عین حال آگاه باشید که شما نه بدن هستید و نه ذهن بلکه حقیقت وجودتان چیزی است جدا از این دو. همین طور که عمیق وعمیق تر به درون خویش سفر می کنید در نهایت خواهید توانست به مرکز وجود خود برسید